زمزمه ی کودک

شب بود

و سیاهی از دیوار خانه ی قدیمی می بارید

زمزمه ی دخترک خرابه

روحم را جریحه دار می کرد

عروسکا بابا می خوان

 منم خودم بابا دار

ترس وجودم را گرفته بود

 به حدی که جرات نفس زدن نداشتم 

همه جا بو بود و دود و فلاکت 

از پس پنجره ی شکسته

زمزمه ی کودکی ناز صدایم کرد

من خودم دکتر شدم

آمپولامو خوب میزنم 

هر وقت بابا درد میکشه 

آمپولشو من میزنم

همه چیز عجیب بود

من کجا آمده بودم

دخترک گفته بودم

بفرمایید شام

اما اینجا که فقط درد فریاد میزند

از دخترک نیز ترسیده بودم

و زمزمه ی

عروسکا بابا میخوان

منم خودم بابا دارم

مو به تنم سیخ کرده بود

دخترک با آرایشی غلیظ

 و جوراب پارازین نزدیکم شد

 نوزادی به بغل داشت

از شدت استرس سرجایم نشستم

 با صدای لرزان پرسیدم 

بچه ی خودته ؟ شوهرداری تو؟

 با گریه گفت:

هم دختر منه هم دختر بابامه

عروسکا بابا میخوان

منم خودم بابا دارم

دکتر جواد رضازادهمشاهده نوشته ها

Avatar for دکتر جواد رضازاده

دکتر جواد رضازاده متولد خرداد ماه ۱۳۶۵ و ساکن کاشان می باشند . مقاطع ابتدایی و راهنمایی را در روستای یزدل به اتمام رسانده و برای مقطع دبیرستان به کاشان عزیمت نمودند.مقطع کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه آزاد واحد قم تکمیل نموده و برای مقطع کارشناسی ارشد با رتبه یک در آزمون کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران پذیرفته شدند و تحصیلات خود را با رتبه عالی در دانشکده زبانها و ادبیات خارجی در رشته آموزش زبان انگلیسی به اتمام رساندند .

دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *