شهید قاسم افضلی

نام پدر: محمد

نام مادر: عصمت محمدی محمودآبادی

تاریخ و محل تولد: ۱۳۴۷/۳/۱، یزدل

شماره شناسنامه و محل صدور ۸ کاشان

تحصیلات سوم راهنمایی(سیکل)

وضعیت تاهل: مجرد

سوابق فعالیت عضو پایگاه بسیج شهید قدوسی راوند

یگان اعزام کننده سپاه، لشکر ۸ نجف اشرف

نوع عضویت: بسیجی

تاریخ آخرین اعزام: ۱۳۶۶/۳/۱۲

مدت حضور در جبهه شانزده ماه

دفعات حضور در جبهه چهار مرتبه

مسئولیت در جبهه تک تیرانداز

تاریخ و محل شهادت: ۱۳۶۶/۴/۲، سردشت

نحوه شهادت اصابت ترکش خمپاره بر گردن

نام و رمز عملیات نصر (۴)، یا امام جعفر صادق(ع)

سن شهید نوزده سال

مدفن شهید گلزار شهدای یزدل

تاریخ خاکسپاری: ۱۳۶۶/۴/۸

گزیده وصایا و سخنان

شاید فکر میکنید که من به علت بی حالی از کار یا چیزهای دیگر به جبهه می روم؛ ولی هدف

من مشخص است.

من آنقدر به جبهه خواهم رفت تا خالص شوم و شهید شوم؛ چرا که شهادت بهترین و بالاترین

خواسته من است.

ای پدر و مادر عزیز و مهربانم اکنون که رفتن به جبهه واجب شرعی شده و یک تکلیف است. من خودم را مسئول میدانم به جبهه بروم.

هر کس میداند که انسان در خانه راحتتر است مسایل دیگری که فکر میکنید در میان نیست. وقتی اسلام احتیاج به کمک دارد مسایل دیگر، جزیی است. تنها برای رضای خدا، تا بتوانم به آن اندازه که از دستم کاری بر می آید خدمت به میهن عزیز و اسلام خواهم نمود. از برادران میخواهم که نماز را بر پا دارند و به آن عمل کنند و از خواهران دینی نیز میخواهم که همانند فاطمه زهرا (س) حجاب را رعایت کنند از یک خانواده هشت نفره یک نفر باید به جبهه برود. مگر ما از دیگران بهتر هستیم ؟؟ من هم تا بتوانم در جبهه خواهم ماند و به اندازه توان بدنی خویش از اسلام دفاع خواهم نمود.

خاطره

شهید قاسم افضلی از ابعاد مختلف دارای شخصیتی دوست داشتنی و تاثیرگذار در جمع خانواده، دوستان و آشنایان بود که حرکات و رفتار وی با خاطراتی آموزنده همراه است. ایشان احترام خاصی برای پدر و مادر قائل بود هیچ گاه دیده نشد که بلندتر از پدر و مادر سخن بگوید. علاقه ایشان به مادر و عشق مادر به ایشان مثال زدنی بود همیشه و همه جا محبتی خاص به مادر داشت و مادر نیز عاشق واقعی او بود و شاید به خاطر این عشق و علاقه بود که مدتی کوتاه پس از شهادت اش مادر نیز طاقت دوری نیاورد و به رحمت خدا رفت شهید افضلی همیشه اهل خوش خلقی، خنده و رفتار محبت آمیز با دوستان و همه اهل خانه بود؛ هنوز هم همه دوستان او از خوش اخلاقی و رفتار خوب او حکایت میکنند.

برای مطالعه ادامه خاطره به (( کتاب زندگان جاوید ))

اثر میثم رضوانی یزدلی مراجعه فرمایید.