شهید علیرضا زیارتی                                                                               

نام پدر علی عباس

نام مادر فاطمه تقوایی

تاریخ و محل تولد: ۱۳۴۶/۱/۱۰، یزدل

شماره شناسنامه و محل صدور ۲۵، کاشان

تحصیلات اول دبیرستان

وضعیت تاهل: مجرد

سوابق فعالیت عضو پایگاه بسیج شهید بهشتی مسجد صفاری و مسجد الهادی کاشان اجرای برنامه های نمایشی و سرودهای ،انقلابی، نقاش و مقاله نویس

یگان اعزام کننده سپاه تیپ المهدی(عج) اهواز

نوع عضویت: بسیجی

۱ تاریخ آخرین اعزام: ۱۳۶۱/۳/۲۹

مدت حضور در جبهه چهل روز

دفعات حضور در جبهه یک مرتبه

مسئولیت در جبهه معاونت تبلیغات و روابط عمومی تیپ المهدی (عج) اهواز

تاریخ و محل شهادت: ۱۳۶۱/۵/۷، کوشک، پاسگاه زید

نحوه شهادت اصابت ترکش خمپاره به چشم و قلب نام و رمز عملیات رمضان یا صاحب الزمان ادرکنی (عج)

سن شهید پانزده سال

مدفن شهید گلزار شهدای دار السلام کاشان

تاریخ خاکسپاری: ۱۳۶۱/۵/۱۱

گزیده وصایا و سخنان

اگر دست داشتم دستهایم را از کفن بیرون بیاورید و باز بگذارید تا آن سیه دلان ستم پیشه بدانند که با آغوش باز به استقبال شهادت رفتم و با شور و عشق به سوی معبود خویش شتافتم و هیچ زر و زور و تزویری مرا وادار به این هجرت نکرد

چشمهایم را باز بگذارید تا آن کورچشمان و کوردلان که پردههای ظلمت و تاریکی جلو دیدشان را گرفته بدانند که سربازان و پاسداران خمینی با چشمی باز و دیدی بینا به استقبال شهادت می روند.

اگر لبهایم پاره پاره نشده بود نمایان تر سازید تا ببینند که چگونه خندان و شادان و با صورتی مسرور و با لبهای شکفته شده به سوی شهادت و دیدار الله رفته ام.

اگر سرنیزه خصم ،زبون سینه ام را شکافته بود سینه ام را نپوشانید تا آن جلادان غدار و استکبار جهانی بدانند که ما شجاعانه در مقابل گلوله های شما سینه مملو از شور و عشق و ایمانمان را سپر کرده ایم و اجازه تجاوز به هیچ خصمی را نخواهیم داد.

اکنون که ما میرویم برشماست که از اندیشهها و تفکرات اصیل اسلامی پاسداری کنید و حافظانی اشجع و اعلم برای این راه باشید.

سعی کنید افرادی دارای صفات عباد الرحمن و صفات متقین و مومنان باشید.

خاطره

زندگیم اسیر تکرار و روزمرگی شده بود و اسیر دیگران و حرفها و نظرهایشان، تصمیم گرفتم تا به جبهه های جنوب بروم رفتن من به جنوب شبیه یک معجزه بود؛ از مخالفتهای اطرافیان گرفته تا پایان مهلت ثبت نام بعد از پیگیریهای مداوم سرانجام موفق شدم برای مسافرت به جبهه جنوب ثبت نام کنم میان این همه تکرار پرسه میزدم که به من خبر دادنـد نـامـم بـرای مسافرت به جبهه جنوب درآمده است. هرکس بهر امیدی پا در این جاده میگذاشت؛ برخی به همراه خودشان به دیدن شهدا می آمدند و بعضی گمشده ای داشتند و من نیز یکی از آنان بودم. جز نام هیچ نشانی از او نداشتم نامش را هم روی پاکت دعوتنامه دیدم روی پاکت نامه نام هـر شهیدی با محل قرار برای دیدنش ذکر شده بود رئیس کاروان میگفت شما دعوت شده شهدا هستید و هیچ کس بدون دعوت نیامده است میزبان من نیز شهید علیرضا زیارتی بود. محل قرارمان پاسگاه زید بود جایی که شاید میشد…

 

برای مطالعه ادامه خاطره به (( کتاب زندگان جاوید ))

  اثر میثم رضوانی یزدلی مراجعه فرمایید.

دکتر جواد رضازادهمشاهده نوشته ها

Avatar for دکتر جواد رضازاده

دکتر جواد رضازاده متولد خرداد ماه ۱۳۶۵ و ساکن کاشان می باشند . مقاطع ابتدایی و راهنمایی را در روستای یزدل به اتمام رسانده و برای مقطع دبیرستان به کاشان عزیمت نمودند.مقطع کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه آزاد واحد قم تکمیل نموده و برای مقطع کارشناسی ارشد با رتبه یک در آزمون کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران پذیرفته شدند و تحصیلات خود را با رتبه عالی در دانشکده زبانها و ادبیات خارجی در رشته آموزش زبان انگلیسی به اتمام رساندند .

دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *