کهولت فکر
من از قلب های زرد بیزارم
از نگاه های پشت نقاب بیزارم
از تصاویر منقوش در آینه ا
ز حقیقت پشت صوت بیزارم
از نگاه های مسموم رمزآلود
واژه های تلخ زهرآلود
از همه مردم شهر کین آلود
از ستاره، ماه، زحل بیزارم
من از کهولت فکر
آن همه احساس ناگفته ی بکر
از آن همه شعر ناگفته ی هجو
از طلوع عشق .بیزارم
من از لبخندهای دلی
پاره از قیل و قال نامردم
عکس های ممنوعه ی نامحرم
سخت تر از سخت بیزارم
دیدگاه