مهر و صفا
من نه آنم که تو می اندیشی
بافته ای تافته از پود طلا
ساقه ای سبز پر از مهر و صفا
یا که سیبی غلطان در برکه ی آب
نیم نگاهی بیانداز به خودت
کیستی؟ غره شدی آیا؟
نیست کسی همسانت؟
دلخوش آن عادت هر روزه ای
که نبازی
که نیافتی در دام
من و تو مثل همیم
خوب بدان
فرزند آدمیم
مادرمان حوا
یکی هابیل و یکی قابیل
دعایم کن نه نفرین
شاید تو با برگه ی امتحان من
از مدرسه اخراج می شدی
دیدگاه