شهید علی دادایی

نام پدر: ماشاء الله

نام مادر: فاطمه فیض آبادی

تاریخ و محل تولد: ۱۳۴۵/۳/۱، یزدل

. شماره شناسنامه و محل صدور: ۴۷، کاشان

تحصیلات سوم راهنمایی

وضعیت تاهل: مجرد

سوابق فعالیت عضو انجمن اسلامی ،یزدل عضو پایگاه بسیج شهید علی روحانی یزدل مسئول کتابخانه امام حسین (ع) یزدل یگان اعزام کننده سپاه، لشکر ۸ نجف اشرف

نوع عضویت: سرباز وظیفه

تاریخ آخرین اعزام ۱۳۶۵/۱۰/۲۴

مدت حضور در جبهه بیست و پنج ماه

دفعات حضور در جبهه پنج مرتبه

مسئولیت در جبهه فرمانده دسته گروهان القارعه گردان زرهی

تاریخ و محل شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۶، شلمچه

. نحوه شهادت انفجار تانک

نام و رمز عملیات کربلای (۵) با زهرا (س)

من شهید بیست سال

مدفن شهید گلزار شهدای یزدل

تاریخ خاکسپاری ۱۳۶۵/۱۱/۸

گزیده وصایا و سخنان

ای مردم مرگ حق است چیزی که دامان همۀ ما را خواهد گرفت چه بخواهیم و چه نخواهیم. انسانهای زیادی قبل از ما بوده اند و همه رفته اند و هیچ کدام از آنها در بین ما نیستند. اگر تاریخ را ورق بزنیم و به گذشته ها بنگریم خواهیم دید که در این کره خاکی چه کسانی آمده اند و امپراتوریها تشکیل داده اند چه ظلمها به مردم کرده اند و چه مبارزاتی در مقابل آنها قد علم کرده اند کشته اند و کشته شده اند اما همۀ آنها چه خوب و چه بد از این دنیا رفته اند. برادران دنیا جای ماندن نیست همه میرویم و باید برای آخرت توشه جمع کنیم پس چه خوب است در میدان جنگ کشته شویم راه شهادت راهی است که بهترین انسانها و با تقواترین مومنین پیموده اند.

تا در دنیا هستید عمل صالح انجام دهید که در روز قیامت سربلند باشید.

همیشه به یاد داشته باشید هر کاری که میخواهید انجام دهید خدا را به یاد آورید و برای رضای خدا کار کنید.

سطح فرهنگ خود را با مطالعه کتابهای مذهبی بالا ببرید و اوقات بیکاری خود را صرف مطالعه کتابهای مذهبی سیاسی کنید.

زندگی ائمه (ع) را مطالعه کنید و از آنان درس عبرت بگیرید؛ از شجاعت علی(ع)، از صبری چون صبر زینب (س) از ایمانی چون ایمان زین العابدین (ع)، از مرگی چون مرگ امام حسین (ع)، از علمی چون امام صادق(ع) و دیگر ائمه.

برادران عزیز مسجد را ترک نکنید زیرا مسجد سنگر یک فرد مسلمان مومن است. نماز را به جماعت بخوانید که دشمن از جماعت شما می ترسد.

خاطره

صبح چهارشنبه ۱۳۶۴/۶/۱۴ نیروهای گروهان را جلوی چادر فرماندهی به خط کردند. بعد از توضیحات فرمانده بچه ها را مسلح کردند [و] هر نفر یک عدد کلاش با ۱۰ عدد فشنگ تحویل گرفت. نیروهای آرپی جی زن هر کدام یک موشک آرپیجی و کمکی هایشان نیز یک موشک تحویل گرفتند. من نیز آرپی جی زن بودم و با شوق زیادی به سوی میدان تیر با بچه های گردان حرکت نمودیم.

 

برای مطالعه ادامه خاطره به (( کتاب زندگان جاوید ))

اثر میثم رضوانی یزدلی مراجعه فرمایید.

دکتر جواد رضازادهمشاهده نوشته ها

Avatar for دکتر جواد رضازاده

دکتر جواد رضازاده متولد خرداد ماه ۱۳۶۵ و ساکن کاشان می باشند . مقاطع ابتدایی و راهنمایی را در روستای یزدل به اتمام رسانده و برای مقطع دبیرستان به کاشان عزیمت نمودند.مقطع کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه آزاد واحد قم تکمیل نموده و برای مقطع کارشناسی ارشد با رتبه یک در آزمون کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران پذیرفته شدند و تحصیلات خود را با رتبه عالی در دانشکده زبانها و ادبیات خارجی در رشته آموزش زبان انگلیسی به اتمام رساندند .

دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *